بیماریهای انگلی که همچنان باعث نگرانیاند/ راههای انتقال این بیماریها به انسان
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۳۰۲۸۵
دانشیار و رئیس بخش انگلشناسی انستیتوپاستور ایران ضمن تشریح فعالیتهای بخش انگلشناسی این مرکز گفت: ارتقای دانش بشری سبب کاهش میزان چالش با انگلها شده است اما همچنان برخی بیماریهای انگلی در مناطقی از دنیا از جمله ایران با شیوع بالا گزارش شده و باعث نگرانیهایی میشوند؛ از این رو کنترل و پایش بیماریهای انگلی اهمیت زیادی دارد که انستیتوپاستور هم در این زمینه ایفای نقش میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر ناصح ملکی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه انگلها موجوداتی هستند که در داخل یا روی بدن میزبان زندگی میکنند و از امکانات آنها برای تغذیه و جابجایی خودشان استفاده میکنند، گفت: این موضوع گاهی به قیمت حیات میزبان تمام میشود.
وی با بیان اینکه سه دسته کلی از انگلها شامل تک یاختهها، کرمها و انگلهای خارجی (اکتوپاراسایتها) وجود دارد، اظهار کرد: این سه گروه از انگلها از طریق غذا، آب و میزبان بندپا (شامل حشرات و کنهها) و تماس مستقیم میتوانند منتقل شوند. همه روشهای انتقال انگلها در بخش انگل شناسی انستیتو پاستور ایران مطالعه میشوند.
به گفته این متخصص حشره شناسی پزشکی، سالانه یک میلیون مورد مرگ ناشی از بیماریهای انگلی در دنیا رخ میدهد.
دکتر ناصح ملکیاو تاکید کرد: البته با بهبود شرایط بهداشتی، ارتقای تحقیقات و ارتقاء دانش بشر، میزان شیوع بیماریهای انگلی، بخصوص بیماریهای رودهای، به شدت کاهش پیدا کرده است؛ ولی بیماریهایی مانند لیشمانیوز پوستی و احشایی (سالک)، آمیبیازیس، کیست هیداتید و توکسوپلاسموز همچنان در مناطقی از دنیا از جمله ایران با شیوع بالا گزارش شده و باعث نگرانیهایی میشوند. البته باید به این موارد، نگرانی بیماریهای انگلی نوپدید بویژه نوع مشترک بین انسان و دام را نیز اضافه کرد.
وی به ذکر تاریخچه مطالعات بیماریهای انگلی در انستیتو پاستور ایران پرداخت و گفت: مطالعه بیماریهای انگلی مرتبط با قحطی، جنگ و خشکسالی نظیر مالاریا، لیشمانیا، تبهای بازگرد (کنهای و شپشی) و تریکومونیازیس تا قبل از سال ۱۳۵۸ در قالب سایر بخشهای انستیتو پاستور ایران انجام میشد؛ اما در این سال دکتر مهدی آسمار بخش انگل شناسی را در انستیتو پاستور ایران تاسیس کردند و این موضوع تا حدودی باعث انسجام مطالعات این حوزه در این بخش شد.
رئیس بخش انگل شناسی انستیتوپاستور ایران تصریح کرد: بعضی مواقع یک سری اپیدمیهایی از بیماریهای انگلی در کشور روی میدهد که همکاران این بخش آنها را بررسی میکنند و راهکارهای کنترلی خود را پیشنهاد میدهند که از آن جمله میتوان به بررسی اپیدمی فاسیولازیس در گیلان، اپیدمی اسهال با عامل آنتاموبا هیستولیتیکا در بابل و یا اپیدمی بورولیوز در مناطق هم مرز مازندران _ سمنان اشاره کرد.
وی افزود: همکاران ما همچنین در کنترل بیماریهای انگلی در بلایای طبیعی و بحرانها مانند جنگ تحمیلی نقش بسیار موثری داشتهاند. در عین حال بخش انگلشناسی در سالیان گذشته توانسته است بعضی آنتی ژنهای انگلهای رایج را با اهداف متعدد با حداقل امکانات و حداکثر توان، تولید کند.
ملکی با بیان اینکه در حال حاضر فعالیتهای این بخش در ۴ حیطه تحقیقاتی، آموزشی، خدمات تخصصی و تولیدی تعریف شده است، اظهار کرد: اکنون هفت عضو هیات علمی (۲ نفر استاد، ۴ نفر دانشیار و ۱ نفر استادیار)، دو نفر کارشناس دکترا و ۸ نفر کارشناس و نیروی طرحی در این بخش فعالیت میکنند. از نکات مهم قابل ذکر این است که در پنج سال اخیر، همکاران ما ۳۶ طرح مصوب تحقیقاتی و ۴ طرح فناورانه و کلان پروژه داشتهاند که ماحصل آنها علاوه بر ارتقای بهداشت و سطح آگاهی جامعه منجر به چاپ ۱۲۷ مقاله در مجلات معتبر بینالمللی شده است.
به گفته وی، این طرحها اغلب برای بررسی بیماریهای ناشی از انگلهای لیشمانیا، مالاریا، توکسوپلاسما، فاسیولا، بورلیا و تریکواسترونژیلوس، کنترل ناقلین با تکنولوژیهای پیشرفته مثل پاراترنسژنزیس و کریسپر، بررسی پاتوژنهای مرتبط با پشه خاکیها و کنهها، بررسی ترجیح میزبانی پشههای آئدس و کولکس و پاتوژنهای آنها، مقاومت دارویی لیشمانیا، ژنتیک جمعیت پشه خاکیها و کنهها و آنتموتراپی بوده است.
این متخصص حشره شناسی پزشکی با تاکید بر اینکه بخش انگل شناسی انستیتو پاستور ایران آماده ارزیابی دانش، نگرش و عملکرد آحاد جامعه در مورد بیماریهای انگلی و ارائه آموزشهای کاربردی انگل شناسی از سطح پایه تا پیشرفته است، بیان کرد: با توجه به قدمت خدمات بخش، تخصصی بودن آن و ظرفیت انجام در بالاترین سطح، ایجاد آزمایشگاه جامع تشخیص سرولوژیک و مولکولی بیماریهای انگلی در بخش انگل شناسی میتواند نیازهای داخل و حتی خارج کشور را از نظر تشخیص اولیه و یا تایید تشخیصهای ارجاعی سایر مراکز مرتفع کند.
وی افزود: همکاران ما طرحهای مشترک با سازمانهای مختلف داخل و خارج از کشور دارند. آنها در آموزش دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی مشارکت دارند و دورههای کارورزی برای دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد علوم پایه و رزیدنتهای عفونی متناسب با پروژهها و آزمایشهای در حال انجام نیز در این بخش برگزار میشود.
ملکی با بیان اینکه این بخش در دو حوزه اصلی انگل شناسی و حشره شناسی پزشکی فعالیت میکند، گفت: در حیطه انگلشناسی سه آزمایشگاه تخصصی ایمنیشناسی انگلها و تحقیقات واکسن، تک یاخته شناسی و کرم شناسی را داریم. در حیطه حشره شناسی پزشکی نیز، سه آزمایشگاه حشره شناسی، بیماریهای منتقله توسط بندپایان و ارزیابی سموم و سیستماتیک مولکولی ناقلین، مخزن و میزبان را داریم.
او با تاکید بر اینکه تشخیص صحیح و به موقع بیماریهای انگلی و بومی در کشور از وظایف اصلی این بخش است، تصریح کرد: بیماریهای انگلی که در سراسر کشور درست تشخیص داده نشدهاند، نظیر لیشمانیوز را معمولا پزشکان و آزمایشگاههای تشخیص پزشکی برای تشخیص قطعی به این بخش ارسال میکنند. سالانه حدود ۳۰۰ نمونه از بیماری لیشمانیوزِ (سالک) سخت تشخیص، به این بخش ارجاع میشوند.
به گفته رئیس بخش انگل شناسی انستیتوپاستور ایران، در رابطه با لیشمانیوز دو نوع نمونهگیری انجام میشود که یا بیمار به انستیتو پاستور ایران مراجعه میکند و نمونهگیری توسط کارشناسان انجام میشود و یا بیوپسی پوست از بیمارستانهای تخصصی و کلینیکهای پوست ارسال میشود.
ملکی ادامه داد: نمونهها با سه روش اسمیر مستقیم، مولکولی و کشت بررسی میشوند و طبق تعرفه دولتی هزینههای اقدامات دریافت میشود. تمرکز فعالیتهای تشخیصی و تحقیقاتی ما در این بخش هم بر روی لیشمانیا و هم توکسوپلاسما است.
وی افزود: نمونههای سرم، مایع آمونیوتیک و بیوپسی از سراسر کشور برای تشخیص عفونت حاد و تفکیک آن از عفونت مزمن توکسوپلاسموز به این بخش ارسال میشوند. چون محل جایگیری انگل توکسوپلاسما در سیستم عصبی مرکزی است و از طرف دیگر امکان انتقال مادر به جنین وجود دارد، تشخیص انگل پیچیدگیهای خاصی دارد. علاوه بر این ارتباط توکسوپلاسموز مزمن با اختلالات عصبی _ رفتاری مانند صرع و اسکیزوفرنی در تعامل با سایر بخشها مطالعه میشود.
وی با بیان اینکه در بخش انگلشناسی انستیتو پاستور ایران، آزمایش آب هم انجام میشود، در این رابطه توضیح داد: یکی از راههای انتقال انگلهایی مانند آکانتامبا، کریپتوسپوریدیوم، ژیاردیا و تخم انگلها و نماتدها، آب است. آبی که در شیر، چشمه یا چاه و یا در تصفیه خانهها است احتمال دارد آلوده باشد و بخش انگلشناسی، آلودگی انگلی سالانه حدود ۱۰۰ نمونه را بررسی میکند. استخرها، کارخانهها و یا مراکز دیگر هم آب به بخش انگلشناسی تحویل میدهند و ما وضعیت آلودگی آنها را از طریق فیلترکردن، تغلیظ و کشت در محیط کشتهای اختصاصی بررسی میکنیم.
ملکی گفت: در سالهای قبل، آنتی ژن انگلهای مهم مانند لیشمانیا، توکسوپلاسما، لپتوسپیرا و کیست هیداتید (تست کازونی)، در بخش با مقاصد تشخیصی، تحقیقاتی یا درمانی تولید میشدند، اما در حال حاضر آنتی ژن توکسوپلاسما را در این بخش تولید میکنیم و آن را میفروشیم.
او با بیان اینکه بررسی آفات شهری در بخش انگلشناسی انستیتو پاستور ایران انجام میشود، اظهار کرد: در کلان شهرهایی مانند تهران معضل فراوانی جوندگان، شپش و ساس را داریم که با زندگی شهرنشینی تطابق یافتهاند و همکاران ما مشاورههای لازم را در رابطه با کنترل آنها به مردم و مراجع مربوطه ارائه میدهند.
وی "آنتوموفوبیا" یا "ترس از بندپایان" را نوعی بیماری معرفی کرد که افراد در اثر فکر کردن، مشاهده و یا تماس با یک بندپا به آن دچار میشوند و در توضیح آن بیان کرد: بر اثر این رخداد برخی افراد دچار اضطراب میشوند و در نتیجه از فعالیت در داخل یا بیرون اماکن باز میمانند؛ همکاران ما با روشنگری و ارائه اطلاعات کافی، شناخت کامل در این نوع بیماران ایجاد میکنند که اغلب کارگشا است.
این متخصص حشره شناسی پزشکی، تاکید کرد: خدمات دیگر بخش ما آزمایش حساسیت بندپایان، ارزیابی حشره کشها و جونده کشها، تشخیص مولکولی مقاومت و اثرات ضد حشره، تشخیص انگل در ناقلین و مخازن حیوانی است.
او در خاتمه بیان کرد: زمینههای تحقیقاتی اصلی بنده بررسی میکروبیوتای بندپایان و پاراترنسژنزیس است؛ یعنی از همزیستهای ناقلین، بویژه باکتریهای آنها در جهت حذف پاتوژن در معده ناقل استفاده میکنیم. برای این منظور باکتریهای همزیست ناقلین را برای بیان مولکولهای ضد انگل را دستکاری ژنتیکی میکنیم، که با اینکار انگل یا پاتوژن در داخل معده ناقل بلوکه میشود که در این صورت کمترین آسیب به محیط زیست وارد میشود و کمترین تنش را در اکوسیستم ایجاد میکند.
به گزارش ایسنا و بنابر اعلام روابط عمومی انستیتوپاستور ایران؛ بیماریهای انگلی به دلایل تنوع آب و هوایی، موقعیت جغرافیایی و اکولوژیکی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی از اهمیت ویژهای در ایران برخوردار هستند و یکی از رسالتهای انستیتو پاستور ایران از بدو تأسیس، مطالعه، تحقیق و مبارزه علیه این دسته از عفونتها، به خصوص لیشمانیا و مالاریا است که پیشتر سالانه باعث مرگومیر و از کارافتادگی تعداد زیادی از هموطنان ما در نقاط مختلف شهری و روستایی میشد، بوده است.
این بخش از سالهای دور با اپیدمی بیماریهای انگلی و ناقلزاد آشنا بوده و در سالهای اخیر نیز در شناخت عوامل طغیان مگسهای سیمولیوم و آئدسهای مهاجم در کشور ورود کرده و کنترل آنها با کمک تکنولوژیهای جدید را جزو اولویتهای تحقیقاتی خود قرار داده است.
مطالعه و پژوهش در زمینه بیماریهای انگلی و نیز بیماریهای منتقله توسط بندپایان در سال ۱۳۵۸ با تأسیس بخش انگلشناسی در مسیر جدیدی قرار گرفت و شکل منسجمتری به خود گرفت. از آن زمان به موازات پیشرفت در روشها و امکانات آزمایشگاهی و افزایش کارکنان و اعضای هیأتعلمی، فعالیتهای بخش نیز گسترش یافت و در حال حاضر این بخش یکی از مراکز مهم مطالعه بیماریهای انگلی انسانی در کشور است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انگل بيماري واگيردار انستیتو پاستور سلامت درمان پليس شهرداري تهران تهران دستگيری انستیتوپاستور ایران بیماری های انگلی بیماری های انگلی حشره شناسی پزشکی انجام می شود همکاران ما بیماری ها انگل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۳۰۲۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم میبینیم/ گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند
پایگاه خبری جماران: رئیس انجمن جامعه شناسی ایران با تأکید بر اینکه یک هنجار یا قاعده، زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد، گفت: هر روز جامعه از سبک زندگی ای که حکومت میخواهد اعمال کند، فاصله بیشتری میگیرد . یعنی هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم، اما به نظر میرسد که یک نوع فراموشی در بخش هایی از حاکمیت وجود دارد.
سعید معیدفر در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: واقعا نمیدانم ما برای چه کسی صحبت میکنیم و مخاطب ما چه کسی است؟ تجربهها بیانگر این است که عملا گوش به این حرف ها داده نمی شود یا به عبارتی باید بگویم، آیا ما برای خودمان صحبت میکنیم یا برای جامعه صحبت میکنیم؟ یا برای سیاستگذاران و برنامهریزان صحبت میکنیم؟ اگر خواسته باشم برای دل خودم حرف بزنم و یا حرف دل مردم را بزنم، عملا مخاطب من حکومت نیست. چون هر برنامه یا سیاستی که میگذارد، اصلا کاری به ابعاد اجتماعی آن ندارد.
وی با ابراز این عقیده که به ویژه در سه، چهار سال اخیر هرچه جلوتر آمدهایم، اساسا بخشهایی در حاکمیت کاری ندارند که سیاستها، کنشها و برنامهریزیهای آنها چه تبعات اجتماعی دارد، افزود: البته شاید اقلیتی که به نحوی مخاطب حکومت هستند، در این قضیه با حاکمیت همراستا باشند، ولی عملا میتوان گفت که بخش بزرگی از جامعه راه خودش را میرود و حاکمیت هم راه خودش را میرود؛ نه او به تبعات رفتار خودش فکر میکند و نه این. به نوعی دو مسیر متفاوت دارد طی میشود.
وی با اشاره به برخی وقایع در سال های گذشته، یادآور شد: افراد حاضر در اعتراضات، مدتی سبک زندگی خودشان را نشان دادند و امروز نهایتا تصمیمی که دوباره حاکمیت گرفته این است که اوضاع را به شرایط قبل از نیمه دوم 1401 برگرداند. اما این امر به نظر میرسد که امکانپذیر نیست. چرا که به لحاظ جامعهشناختی میگوییم یک هنجار یا قاعده زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد. طی قرنها و سدههای متعدد، مردم زندگی میکردند و هنجارها و سبک زندگی، پوشش، آرایش و آداب و رسوم خودشان را داشتند. مردم به طور عموم یک چیزی را پذیرفته بودند و بین خودشان قرارداد عرفی بود و نهایتا چون آن عرف از یک پشتوانه قوی اجتماعی برخوردار بود و مردم مبتنی بر هنجارهای خودشان از آن عرف حمایت میکردند، و اساسا نیاز به اعمال زور از بالا نداشت.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران تصریح کرد: البته حاکمیتها برای موارد نادری که اتفاق میفتاد، حضور داشتند. مثلا اگر قتلی اتفاق میافتاد نیاز به مداخله حکومتهای محلی و یا حکومت در یک مقیاس بزرگتر بود. اما بقیه امور جامعه در اختیار خودش بود. یعنی مردم فی ذاته و بر اساس ارزشهای خودشان از هنجارها حمایت و بر اساس آن عمل میکردند. اگر کسی هم تخلف میکرد، وجدان جمعی به نحوی او را مورد مؤاخذه قرار میداد.
پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است
وی تأکید کرد: اما به دنیای جدید که وارد شدیم، «یکدستسازی» پروژهای است که حکومتهای ایدئولوژیک دنبال کردهاند. یعنی تلاش داشتهاند که همه مردم را یک مدل ببینند و دیگر تنوع فرهنگی، ارزشی، هنجاری و سبک زندگی را نبینند. طبیعتا این پروژه همه جا شکست خورده است. یعنی علیرغم اینکه حکومتهای ایدئولوژیک با تمام قوا، زور و فشار از بالا تلاش کردهاند که پروژه یکدستسازی را دنبال کنند، موفق نشدهاند. اما این حکومتها از تاریخ و تجربه حکومتهای مشابه درس نگرفتهاند و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
معیدفر گفت: جالب است که در کشور خود ما حداقل در سال 1401 تجربه کردیم و دیدیم که نمیشود؛ و نهایتا چقدر دردسر برای حکومت ایجاد کرد و چقدر خسارت به مردم وارد شد. روی شرایط اقتصادی و ثبات کشور در عرصه بینالمللی هم تأثیر گذاشت. اما باز درس گرفته نمی شود و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
وی در ادامه در خصوص میزان بازدارنگی برخی طرحها و رفتارهای حاکمیتی گفت: پروژه یکدستسازی حتی در حکومت پهلوی اول هم دنبال میشد. یعنی حکومت همه تلاش خودش را کرد تا مردم را نسبت به یک سری هنجارها مرتبط کند ولی نشد و دست آخر یک انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. یعنی عکس جریانی که حکومت دنبال میکرد، رجعتی به ارزشهای دینی اتفاق افتاد. حالا جمهوری اسلامی دنبال این است که پروژه یکدستسازی را با مسیر متفاوتی دنبال کند؛ و نتیجهاش را دارید میبینید.
معیدفر با بیان این عقیده که هر روز جامعه از سبک زندگی دلخواه سیستم رسمی فاصله بیشتری میگیرد، ادامه داد: هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی، ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. اما در عین حال عبرتی هم نمیگیرند. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم؛ و قطعا این بار میتواند در ابعاد خیلی وسیعتر اتفاق بیفتد. یعنی شاید بعد از یک مدتی فکر میکنند همه چیز آرام شده و سکوت است، و دوباره شروع کنیم. به نظر میرسد که یک نوع فراموشی وجود دارد.
وی افزود: از آنجا که این اعمال زور برای تحقق یک سلیقه خاص، پشتوانه اجتماعی ندارد؛ حتی در میان کسانی که خودشان با آن هنجارها و ارزشهای حاکمیت همصدایی دارند. یعنی در خیابانها و در بیشتر مواقع، کسانی که سبک پوشش متفاوتی دارند مورد اعتراض مذهبیها هم قرار نمیگیرند و یک نوع همزیستی مسالمتآمیز بین آنها ایجاد شده است. ما این همزیستی را در بسیاری از کشورهای اسلامی میبینیم. یعنی امروز اساس بر پذیرش ارزشهای متقابل هست و ما وارد دنیایی شدهایم که این تفاوت پذیرفته شده است.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران یادآور شد: در گذشته تنوع بوده، اما آدمها چون در قالب قوم، طایفه و ایل جدا از هم زندگی میکردند، شاید دچار مشکل نمیشدند. ولی امروز تمام این فرهنگها و خرده فرهنگها در کنار هم زندگی میکنند. اوایل تلاش بر این بود که یکی از اینها خودش را بر دیگران تحمیل کند، ولی الآن به تدریج ما داریم وارد دنیایی میشویم که خرده فرهنگهای متفاوت دارند در کنار هم همزیستی مسالمتآمیز پیدا میکنند. یعنی میگوید تو سبک زندگی خودت را داری و من هم سبک زندگی خودم را دارم؛ میتوانیم ضمن احترام به سلیقهها، ارزشها و هنجارهای همدیگر دوستی و معاشرت هم داشته باشیم. ما وارد این دنیا شدهایم، اما متأسفانه حاکمیت ما نمیخواهد این را بپذیرد؛ و الآن نگران است که حتی مذهبیون اعتراض جدی نسبت به سبک زندگی مغایر با نظر حاکمیت ندارند و با آن کنار آمدهاند.
وی گفت: خود من هر روز در مترو و شهر رفت و آمد دارم و میبینم که چگونه گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند. وقتی که در جامعه زمینه اعتراض به سبک زندگی گروه دیگر وجود ندارد، حاکمیت مجبور است به زور آن را دنبال کند. طبیعتا چون وجدان عمومی پشت سرش نیست، حتما شکست خواهد خورد. البته خسارتهای خیلی سنگینی هم به جامعه وارد خواهد کرد.
وی در ادامه گفت و گو با جماران تأکید کرد: نگاه رسمی، دیگر نمیتواند بگوید من فکر و ایدهای دارم و همه باید در آن چهارچوب قرار بگیرند. همین الآن رفراندوم هم نمیخواهد، در مطالعات و بررسیهای اجتماعی که برگزار میشود، میتوانید واکنش مردم را ببینید. بخش عظیمی از مردم امروز به شدت با ارزشهای مسلط در تضاد قرار گرفتهاند؛ با هنجارهایی که او میخواهد القاء کند در تضاد و تزاحم قرار گرفتهاند. این حاکمیت یا باید با ارزشهای جامعه همراه شود و یا با جامعه درگیر شود و نهایتا هم خودش آسیب ببیند و هم به جامعه آسیب جدی بزند.
وی با بیان اینکه فکر می کنم راه دوم انتخاب شده است، تصریح کرد: به جای اینکه خود را با هنجارها و ارزشهای امروز جامعه تطبیق بدهند، میخواهند در بر همان پاشنه سالهای گذشته بچرخد که جامعه اقبالی به سمت هنجارها و ارزشهایی نشان دادند. اما وضع عوض شده و دیدگاههای مردم تغییر پیدا کرده و بررسیهای اجتماعی نشان میدهد که چه اتفاقات بزرگی دارد در جامعه میافتد. به نظر میرسد حاکمیت چشمش را به روی این تغییر و تحولات بسته و میخواهد ارزشهای خودش را القاء کند؛ جواب نمیدهد.
وی در تبیین دیدگاه خود گفت: وقتی یک جامعه دارای فرهنگ خاص و تنوع فرهنگی، ارزشی و هنجاری باشد، شما نمیتوانید او را عوض کنید. سالها است در آموزش و پرورش و صدا و سیما تمام امکانات و ابزارها با بودجههای بسیار هنگفت تلاش شده که جامعه را به سمت ارزشهای خاص خودشان بکشانند. اگر موفق شده بودند، مسلما دست به زور نمیزدند. بنابراین، شیوههای نرم هم دیگر جواب نمیدهد. یعنی جامعه ما مختصاتی پیدا کرده و با برخی مختصات حاکمیت ما سازگار نیست.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران اظهار کرد: حاکمیت مجبور است خودش را از عرصههای فرهنگی منعزل کند و بگوید صرفا میخواهم حکومت کنم؛ مثل برخی حکومتهای دیگر که با ارزشها و هنجارهای جامعه کاری ندارند و هر چیزی که مردم در مقیاس منطقهای یا محلی وضع میکنند، حکومت کشور تلاش میکند که آن را در چهارچوب قانون بیاورد و نهایتا در چهارچوب آن نظمی برقرار کند؛ اقتصاد مملکت فعال و شرایط امنیتی درست باشد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه رویکرد عدم دخالت در عرصه های فرهنگی و اجتماعی چه نسبتی با «جمهوری اسلامی» دارد؟ ابراز عقیده کرد: امروز به نظر میرسد که دیدگاههای خود مذهبیون هم عوض شده و بسیاری چیزها دیگر اهمیت گذشته را ندارد؛ نوع نگاه به دین و نوع مداخله دین در جامعه تغییر پیدا کرده است. اگر یک روزی بخش عمدهای از جامعه خواستار دخالت دین در امر سیاست بودند، بررسیهای اجتماعی نشان میدهد هر دورهای که مطالعات انجام گرفته، میزان نظر افراد درباره مداخله دین در سیاست به شدت کاهش پیدا کرده است. دو، سه ماه اخیر هم در مورد «پیمایش ارزشها و نگرشها» اطلاعاتی بیرون آمد که وضعیت چگونه است؛ و این را میشود با سالهای پیش مقایسه کرد.
سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد
وی افزود: اینها نشان میدهد که سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد و اجازه بدهد که دین متناسب با مبانی اصلی خودش، روی اندیشه و رفتار انسانها تأثیر بگذارد. اگر همچنان مداخله حکومت در عرصه دین تداوم پیدا کند، نمیدانم که سالهای آینده ما تا چه اندازه با گریز مردم از دین رو به رو خواهیم شد. یعنی الآن نمونههایی هست و میتواند شدت بیشتری پیدا کند.
معیدفر در پاسخ به اینکه یعنی به عقیده شما هرچه حکومت مداخلهاش را کمتر کند، ارزشهای دینی در جامعه پررنگتر میشود؟ گفت: حداقلش این است که روند گریز از دین به شدتی که الآن هست، نخواهد بود. البته برای پروسه دینداری نیاز به یک دوران خاصی داریم. فرض کنید مثل کسی که عمل کرده یا مدتی بستری بوده، عضلاتش خشک شده و باید فیزیوتراپی برود تا دوباره این عضلات به کار بیفتد، اگر حکومت مداخله خودش در امر دین را کنار بگذارد، مثل کسی است که فعلا از روی تخت بلند شده اما نیاز به فیزیوتراپی دارد. یعنی نیاز به عملیات جداگانهای هست که کم کم بتواند حالت عادی پیدا کند.
وی در پایان گفت: بنابراین، فکر میکنم اولین گام این است که حکومت از تداوم و تشدید مداخله در امر دینی اجتناب کند؛ بعد خود مردم یا بزرگان جامعه و کسانی که باورهای عمیق دینی دارند، بتوانند با شیوههای ترویجی یا تعلیمی اوضاع را به حالت عادی برگردانند. فعلا این دخالتها در دین، ثلمهای به دین وارد کرده که حالا حالاها آثار منفی آن را خواهیم داشت.